نبردناو عظیمالجثهی "USS Iowa "BB-61 (چماق بزرگ) اولین نبردناو از نبردناوهای کلاس خود است و تنها نبردناو کلاس خود است که در طول جنگجهانی دوم در نبردهای اقیانوس اطلس شرکتکردهاست.
این نبردناو در طول جنگجهانی دوم در اقیانوس اطلس علیه نبردناو آلمانی Tirpitz بکارگرفتهشد. در سال 1944 این نبردناو راهی اقیانوس اطلس شد تا در عملیات جزایر مارشال شرکت کند. این نبردناو در نبرد علیه کرهی شمالی بکارگرفتهشد و با شلیکهای ویرانگر خود خساراتی جدی به تاسیسات بندری کرهی شمالی وارد کرد و پس از آن به ناوگان شناورهای ذخیرهی ایالات متحده پیوست.
در 19 آپریل سال 1989 انفجاری در دستهی دوم از توپهای 16 اینجی نبردناو رخ داد که سبب کشتهشدن 47 نفر از خدمهی شناور شد.

این نبردناو سرانجام در سال 1990 از خدمت خارجشدکه علت اصلی آن انفجار سال قبل بود. و اکنون در سانفرانسیسکو مستقر است و منتظر است تا به موزهی شناورهای ایالات متحده فرستاده شود. این نبردناو تنها نبردناو از کلاس خود است که به نمایش عمومی گذاشتهنشدهاست.
ساخت :
Iowa اولین نبردناو از دستهی نبردناوهای سریع "fast battleship" است. طراحی این نبردناو در سال 1938 آغاز شد؛ در 27 آگوست 1942 تحت اسپانسری خانم lo Wallacel (همسر پرزیدنت Henry Wallace) به آب انداختهشد؛ در 22 فوریه سال 1943 تحت فرماندهی کاپیتان John L. McCrea رسما وارد خدمت شد.

توپهای اصلی Iowa نه توپ دریایی 16اینجی (406میلیمتری) Mark 7 است. این توپها قادرند گلولههایی با وزن 1200 کیلوگرم را تا فاصلهی 22 مایل دریایی (44 کیلومتر) شلیک کنند. توپهای ثانویهی رزمناو تعداد 12 توپ 5 اینجی (127میلیمتری) است که دارای برد 14 کیلومتر است.
با ظهور قدرتهای هوایی و ناوهای هواپیمابر نیاز به توپهای هوایی در رزمناو احساس شد؛ بنابراین رزمناو با توپهای 20 میلیمتری Oerlikon و 40 میلیمتری Bofors تجهیز شد؛ در سال 1984 این توپها از نبردناو حذف شده و جای خود را به توپهای Phalanx CIWS دادند همچنین تعدادی سلول شلیک چهارگانهی جهت شلیک موشک تام هاوک و موشکهای هارپون به نبردناو اضافه شد.
جنگجهانی دوم 1943-1945 :
در 24 فوریهی 1943 یک سری آزمایشات دریایی بر روی این نبردناو انجامشد؛ در 27 آگوست همان سال این نبردناو جهت مقابله با نبردناو آلمانی Tirpitz راهی آبهای اقیانوس اطلس شد؛ چراکه اخباری مبنی بر فعالیت این نبردناو در آبهای نروژ به گوش دولتمردان ایالات متحده رسیدهبود. سپس در 29 اکتبر جهت انجام یک سری تعمیرات به بندر Norfolk انتقال یافت.

این نبردناو در دوم ژانویهی 1944 راهی اقیانوس آرام شد؛ در 7 ژانویه از کانال پاناما عبور کرد تا در عملیات جزایر مارشال شرکت کند. از 29 ژانویه تا 3 فوریه این نبرد ناو به حمایت از کشتیهای جنگی ایالات متحده در نبرد علیه جزایر Kwajalein و Eniwetok پرداخت. عملیات بعدی Iowa شرکت در نبرد علیه پورت نظامی ژاپنی واقع در جزیرهی Truk واقع در مجمعالجزایر Carolin بود. در 16 فوریهی 1944 این نبرد ناو مامور از بین بردن ناوهای ژاپنی که از شمال فرار کردهبودند شد. سرانجام پس از انجام عملیاتهای مشابه فراوان و پس از بمباران اتمی ژاپن این نبردناو وارد توکیو شد. پس از آن در سپتامبر سال 1948 این نبردناو از نیروی دریایی خارج شد.
جنگ علیه کرهی شمالی :
در سال 1950 کرهی شمالی به کرهی جنوبی حملهکرد. در پی این اقدام کرهی شمالی، نیروهای ایالات متحده مستقر در منطقه جهت حمایت از کرهی جنوبی از خود واکنش نشان دادند. در 14 ژولای سال 1951، Iowa مجددا فعالیت خود را آغاز کرد؛ در 25 آگوست و تحت فرماندهی کاپیتان William R. Smedberg III وارد خدمت شد. در مارس 1952 این نبرد ناو جهت شرکت در نبرد علیه کرهی شمالی راهی منطقه شد. Iowa در اولین ماموریت خود در 8 آپریل 1952 در نزدیکی منطقهی Wonson-Songjin جهت نابودی خطوط حمایتی کره به سوی دشمن آتش گشود؛ و در روز بعد نیز جهت نابودی اجتماعات دشمن، مراکز مهمات و مراکز حمایتی دشمن شروع به فعالیت کرد. در 13 آپریل جهت حمایت از نیروهای کرهی جنوبی اقدام به شلیک به سمت استحکامات کرهی شمالی کرد؛ در پی این عملیات تعداد 100سرباز کرهای کشتهشدند، و شش انبار مهمات و یک مرکز فرماندهی کرهی شمالی نابود شد.
Iowa پس از پایان جنگ کرهی شمالی و در 24 فوریهی 1958 از خدمت خارج شد.
فعالیت مجدد :
پس از به ریاست جمهوری رسیدن Ronald Reagan و در طی پروژهی 600-ship Navy، Iowa مجددا شروع به فعالیت کرد و به حوضچهی Avondale واقع در نزدیکی New Orleans جهت انجام یک سری بروزرسانیها انتقال یافت. طی این پروژه توپهای 20 میلیمتری Oerlikon و 40 میلیمتری Bofors از این نبردناو حذف شدند چراکه این توپها قادر به هدف قراردادن هواپیماهای جنگندهی جت و یا موشکهای ضدکشتی آن زمان نبودند. همچنین دو توپ 5 اینجی که در عقب و وسط کشتی نصبشدهبودند نیز حذف شدند.
پس از حذف این تجهیزات این نبردناو با آخرین سیستمهای آن زمان تجهیزشد. این تجهیزات عبارتاند از 4 سلول شلیک چهارگانهی MK 141 با قابلیت شلیک 16 موشک ضدکشتی AGM-84 Harpoon، 8 لانچر ABM، 32 موشک BGM-109 Tomahawk و چهار توپ Phalanx. همچنین Iowa اولین نبردناوی بود که مجهز به هواپیمایی بدون سرنشین کنترل از راه دور میشد. Iowa قادر است همزمان از 8 هواپیمای بدون سرنشین UAVاستفادهکند.
این بروزرسانی شامل آپدیت کردن سیستم راداری، سیستم کنترل آتش توپها و موشکها و همچنین سیستمهای جنگ الکترونیک میشد. این نبردناو پس از انجام این بروزرسانیها و در 28 آپریل 1984 و تحت فرماندهی کاپیتان Gerald E. Gneckow مجددا وارد خدمت شد.
در فاصلهی سالهای 1984-1989 و در طول دورهی جنگ سرد این نبردناو در رزمایشهای متعددی همراه با نیروی دریایی سایر کشورهای عضو سازمان ناتو شرکت کرد.
در بسیاری از موارد، یورو فایتر با کد EF-2000، یکی از پیشرفته ترین جنگنده هایی به شمار می آید که تا کنون سینه آسمان را شکافته است. این هواپیما، به منظور ایجاد استقلال هوایی از هواپیماهای آمریکایی توسط اروپاییان طراحی شده و هواپیمایی بسیار چابک در سطح هواپیمای اف-16 فالکون و حتی بیشتر است. کارائی بسیار بالا و توانایی مانور عالی به دلیل اندازه متوسطش، نشان از هنر طراحان آن دارد.
در بدنة این هواپیما، به میزان بسیار زیادی از مواد کامپوزیتی استفاده شده و تنها 15 درصد سطح بدنه از فلزات ساخته شده است. پیشرانه های جدید EJ200 در ترکیب با سطوح کاملن آیرودینامیکی هواپیما، بدون نیاز به استفاده از پس سوز و در هنگامی که جنگنده به طور نرمال با جنگ افزارها بارگذاری شده است، توانمندی پرواز مافوق صوت (سوپر کروز) را به هواپیما می بخشند. سامانه های بسیار پیشرفتهء کنترل پرواز و طراحی ناپایدار این هواپیما، سهم شایانی در مانورپذیری این جنگنده در ارتفاعات بالا و سرعتهای زیاد ایفا می کنند. این موارد در ترکیب با سامانه های قدرتمند دفاعی، حسگرهای بسیار پیشرفتهء فعال و غیرفعال، دارا بودن کابینی ارگونومیک در جهت کمک به وظائف خلبان، و سطح مقطع راداری بسیار اندک در مقایسه با سایر جنگنده ها، نقش قابل توجهی را در رقابت این هواپیما با سایر پرنده ها بازی می کنند.
این هواپیما به گونه ای طراحی شده که می تواند نبرد های بسیار دور یا ماورای دید بصری انسان و در عین حال، ماموریت های داگ فایت یا نبرد نزدیک را نیز به شایستگی انجام دهد. علاوه بر توانایی های فراوان در ماموریت های هوا به هوا با جنگنده های دیگر، این جنگنده چالاک می تواند به راحتی از پس اهداف زمینی نیز بر آید. اولین پرواز این هواپیما، در مارس 1994، یعنی حدود ده سال پیش انجام گرفته و در سال 2001 نیز وارد خدمت گردید که از این جهت، می توان آن را در مقایسه با جنگنده های دیگر عضوی جوان و البته بسیار جدید از خانواده جنگنده های اروپایی محسوب کرد.
در شبیه سازی ها، جنگندهء یوروفایتر در 82 درصد موارد برابر سایر جنگنده ها به پیروزی قاطع دست پیدا کرد. (100 درصد به معنای پیروزی قاطع در تمامی نبردها، صفر درصد به معنای باخت مطلق و 50 درصد به معنای تساویست) روش معمول تر جهت بیان اندازهء توانمندی جنگی، برای تایفون معادل 4.5 به یک می باشد. به بیانی دیگر و از روی آمار بدست آمده از طریق سوپر کامپیوترهای شبکه شده، هر جنگندهء یوروفایتر، در برابر ساقط کردن 4.5 فروند جنگندهء سوخوی Su-35 سرنگون می شود. این مقایسه، با در نظر گرفتن آمار کسب شده توسط سایر جنگنده ها، بسیار مطلوب و عالی محسوب می شود. رقم توانمندی نبرد هوایی در فاصلهء دور از دید چشم برای جنگندهء شکاری F-16C Falcon معادل 0.3 به یک؛ برای F-15C Eagle معادل 0.8 به یک، برای F-18C Hornet معادل 0.3 به یک، برای مدلی پست شده از اف18 سوپر هورنت که در شبیه ساز + F-18 نامیده شده است، 0.4 به یک و برای جنگندهء فرانسوی رافال، یک به یک ارزیابی گردید. در این ارزیابی کامپیوتری، تنها جنگندهء بسیار توانمند لاکهید مارتین، یعنی F-22 Raptor توانست قدرت بسیار بالاتری به نمایش بگذارد و به رقم 10.1 در برابر یک دست یابد.
به جز این سنجش و ارزیابی توانمندی جنگی، تعدادی از موارد قابل مقایسه به صورت جداگانه نیز در دسترس میباشد. برای مثال ارزش بسیار بالای توانمندی نبرد هوایی در فاصله های دور از دید چشم خلبان در ارتفاعات متوسط، فزونی بسیاری مییابد و در این افزایش توانایی در ارتفاع 22000 فوتی و سرعت 0.9 ماخ با اف22 برابری پیدا می کند. در سرعتهای بالای صوت، برای مثال 1.6 ماخ در ارتفاع 36000 فوتی، میزان پایداری و سرعت چرخش یوروفایتر حتا از اف22 نیز بهتر می شود، ضمن اینکه در میزان چرخش ناگهانی نیز از اف22 پیش می افتد. در ارتفاعات پست، یوروفایتر قادر است در زمانی کمتر از 30 ثانیه، سرعت خود را از 200 نات بر ثانیه به 1 ماخ برساند. بدیهی است که در سرعتهای کمتر از صوت نیز میزان پایداری، چرخش و تغییر مسیر ناگهانی یوروفایتر از F-22 Raptor بهتر است. در این میان تنها جنگندهء فرانسوی رافال در برخی موارد به قابلیتهایی نزدیک به یوروفایتر قادر است دست یابد.
این هواپیما، از سیستم بسیار پیچیده کامپیوتری پرواز با سیم بهره می برد، یعنی کنترل ها به صورت مکانیکی توسط نیروی دست خلبان صورت نمی گیرد بلکه فرامین به کامپیوتر منتقل شده و پس از پردازش نهایی، این دستورات به جک های هیدرولیکی سطوح کنترلی منتقل شده و تغییر جهت لازم صورت می پذیرد. این هواپیمای تک یا دو نفره، از دو موتور توربوفن نسبتاً کوچک با کد EJ200 برای پیشرانش خود استفاده می کند که قابلیت هایی چون نسبت قدرت به وزن بالا، مورد اعتماد بودن در تمام شرایط و طراحی مجتمع برای یوروفایتر تایفون فراهم می کنند. این هواپیما همچنین قادر است با حداکثر سرعتی معادل 2 ماخ پرواز کرده و از امکاناتی چون سوخت گیری هوا به هوا نیز بهره مند گردد. چون این هواپیما، جنگنده ای نسبتاً سبک و در عین حال نیرومند می باشد، برای برخاست تنها به 700 متر باند پروازی احتیاج دارد.
قابل توجه است که این هواپیما نیز مانند اکثر جنگنده های اروپایی از بالهای دلتا یا مثلثی شکل بهره می برد و به این جهت که در انتهای آن سکان افقی یا دم هواپیما وجود ندارد، این سکان به قسمت جلو منتقل شده و اصطلاحاً «کانارد» نامیده می شود. البته سیستم کانارد و بالهای دلتا شکل مزیت هایی چون دیر استال یا وامانده شدن را دارند اما به دلیل نقایص و عیب های دیگری که دارند، هواپیماهای آمریکایی از این نوع طراحی استفاده نمی کنند. در این هواپیما جمعاً 13 مقر سلاح یا پایلون در نظر گرفته شده که 5 عدد آنها زیر بدنه و 8 عدد در زیر بال ها قرار گرفته اند. این هواپیما، می تواند در این مقرها از موشک های کوتاه برد هوا به هوا نظیر AIM-9 سایدوایندر و یا موشک های میان برد نظیر AIM-120 آمرام برای نبرد های هوایی و از بمب ها و موشک های ضد زره هدایت لیزری بهره جوید.
گفتنی است که این هواپیما به صورت مشترک میان چند کشور اروپایی و برای برطرف کردن نیاز آنان به جنگنده ای با توانایی هایی در حد و حدود جنگنده اف-16 آمریکایی طراحی گشته و ساخته شده است.نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا، به منظور جایگزین سازی این هواپیما با هواپبماهای قدیمی تورنادو اف-3 و جاگوار تعداد 232 فروند از این هواپیما را سفارش داده که تحویل این هواپیما ها از سال 2002 آغاز شده و تا سال 2014 ادامه خواهد یافت. در کل، خلبانان این هواپیما، پرواز با این جنگنده را نشاط آور توصیف کرده و پرواز با آن را به هر خلبان نظامی توصیه می کنند.
تسلیحات :
یورو فایتر تایفون مجهز ب ه توپ چرخان 27 میلیمتری داخلی مائو زر و 13 محل برای حمل تسلیحات می باشد .4عدد در زیر هر کدام از بالها ،5 عدد درزیر بدنه قرار گرفته اند. یک سیستم مدیریت تسلیحات نیز در تمام شرایط انتخاب ،شلیک و وضعیت آنها را تحت نظارت خود دارد.
در نقش جنگنده برتر هوایی 6 موشک فراتر از دید میا ن برد آمرام را در محل های نیمه پنهان بدنه و 2 موشک کوتاه برد آسرام را در پایلون های بیرونی حمل خواهد کرد.امکان استفاده از موشکهای متئورکه دارای موتور رم جت هستند برای این جنگنده در نیروی هوایی بریتانیا وجود دارد .
در نقش باز دارندگی هوایی نیز مجهز به 4 آمرام ،2آسرام ،2 موشک کروزو 2 موشک ضد رادار می باشد .برای سرکوب دفاع هوایی دشمن مجهز به 4آمرام ،2آسرام و 6 موشک ضد رادارمی باشد .در نقش چند منظوره نیز این جنگنده 3آمرام،2آسرام،2موشک ضد رادار و 2 بمبGBU-24 PUVرا حمل می کند .برای ماموریتهای پشتیبانی هوایی نزدیک نیز به 4آمرام،2آسرام و 18 موشک ضد زره بریم استون مجهز خواهد شد و در نهایت در عملیاتهای ضربتی دریایی 4آمرام،2آسرامو 6 موشک ضد کشتی با خود حمل می کند .انتظار می رود در نوع انگلیسی آن امکان حمل و شلیک موشکهای کروز استو رم و اسکالپ را نیز داشته باشند .نوعی موشک مادون قرمز IRIS-Tساخت آلمان نیز از سال 2005 توسط دیگر یورو فایتر های آلمان و اسپانیا و ایتالیا قابل حمل شد ه است.
جنگ الکترونیک و اقدامات متقابل :
این تجهیزات شامل ساب سیستم کمک دفاعی هواپیما(DASS)بوده که انواع تهدیدات دشمن را ارزیابی و اولویت بندی می کند .ساب سیستم متشکل از ضد اقدامات الکترونیکی و ساپورت ،هشدار نزد یکی موشک از جلو و پشت سر ،تله موشکی کششی که قابلیت کشیده شدن از پشت هواپیما در سرعت بالای صوت رانیز دارد و پخش کنندهای Chaffو Flareمی باشد و سیستم ایو نیکی هواپیما نیز بر اساس شاهراه فیبر نوری انتقال داده های استاندارد ناتو ساخته شده است.
رادارها و حس گر ها :
این هواپیما مجهز به رادار پالس داپلر CAPTORچند حالته و باند ایکس بوده که توسط کنسر سیو م یورو رادار تهیه شده است رادار چند حالته دارای سه کانال پردازش بوده که کانال سوم برای کلاس بندی عوامل انتشار پارازیت ،حذف سیگنالهای ناخواسته و نولینگ لوپ های مجاور به کار می رود .تجهیزات ردیابی از طریق آشکار ساز امواج مادون قرمز نیز در سمت چپ جلو کاناپی نصب شده است .این سیستم در نقش هوا به هوا به عنوان یک سیستم منفعل جستجو و ردیابی هدف مورد استفاده قرار می گیرد .در نقش هوا به زمین نیز توانایی شناسا یی اهداف چند گانه را دارا می باشد .این سیستم مستقیما به کلاه خلبان متصل می باشد .
مشتریان یوروفایتر :
>بریتانیا
بریتانیا بوسیله شرکت BAE بزرگترین سهام را در کنسرسیوم یوروفایتر دارد.بریتانیا232 فروند تایفون سفارش داده تا جانشین تورنادو در دفاع هوایی شوند.
>آلمان
آلمان نیز از شرکای کنسرسیوم یوروفایتر بود.نیروی هوایی این کشور ۱۸۰ فروند یوروفایتر سفارش داده است تا آن ها را جانشین F4.F نماید.
>ایتالیا
ایتالیا سومین شریک بزرگ کنسرسیوم بود و ۱۲۱ فروند یوروفایتر را برای پرکردن خلا بازنشستگی تورنادوها(نسخه شکاری) و F104 ها سفارش داد.
مشخصات :
اسم کامل Eurofighter Typhoon
مدل: جنگنده
خدمه: 1 یا دو نفر
اولین پرواز: 27 مارچ 1994
وارد استفاده: 4 فابریه 2003
سازنده: شرکت های EADS, BAE Systems, Alenia جنگنده اتحادیه اروپا
طول:15.96 متر
وزن خالی: 9750 کیلو گرم
وزن پرواز با اسلحه:15550 کیلو گرم
حداکثر وزن: 21000 کیلو گرم
موتور:2x Eurojet EJ200 از نوع توبین گازی
قدرت:60 kN تا 90 kN بعد آتش
سرعت:2390 کیلومتر
برد: 1390 کیلومتر تا 3700 کیلومتر
فشار بال ها: 311 kg/m²
دارندگان: آلمان ایتالیا انگلیس اسپانیا اتریش و در نهایت تحویل به عربستان
ساخته شده برای مقابله با مدل های F-22 Raptor, Rafale F-35 Lightning
قیمت:78 هزار یورو
کمپانی لاکهید مارتین در حال تولید نسل جدیدی از موشک های دفاع هوایی ار نسل پاتریوت است که دارای قابلیت های بیشتری نسبت به همتایان خود هستند.
این موشک در اصطلاح PAC 3 نام دارد که مخفف واژه Patriot Advanced Capability-3 میباشد و معنای آن پاتریوت با قابلیتهای پیشرفته تر است.
این موشک تحت قراردادی که با دفتر برنامه ریزی نیروی دفاع هوایی و موشکی ارتش آمریکا و چندین مشتری خارجی منعقد شد در حال تولید میباشد و با سیستم پاتریوت یکپارچه است.
این موشک (بزن-بکش) ‘hit-to-kill’ پیشرفته ترین و توانا ترین و در عین حال قوی ترین موشک دفاع هوایی جهان از نظر متخصصین غربی میباشدو ضد تمام تهدیدات از قبیل موشک های بالستیک و کروز و همچنین هواگردها کاربرد دارد و به نوبه خود جهش بزرگی در زمینه ساخت موشکهای دفاع هوایی به شمار میاید.
این موشک یک رهگیر سریع میباشد که اهداف خود را به صورت برخورد مستقیم یا body-to-body نابود میسازد.
هنگامی که این موشک در لانچر های پاتریوت قرار میگیرد به طور قابل ملاحظه ای قدرت آتش این سیستم را افزایش میدهد به طوری که 16 تیر از این موشک جای 4 تیر از نوع قدیمی تر PAC_2 را خواهد گرفت.
با ضریب موفقیتی در حد 100 درصد در عملیات آزادسازی عراق این موشک کارنامه موفقی از خود به جای گذاشت و هم اکنون در اختیار ارتش آمریکا و هم پیمانانش میباشد.
مرکز تحقیقات موشکی و کنترل آتش شرکت لاکهید واقع در تگزاس به عنوان پیمانکار اصلی برنامه ارتقاء موشکهای PAC_3 انتخاب شده بود.
این طرح شامل موشکهای رهگیر سریع از نوع بزن-بکش و سکو های شلیک در پک های 4 تایی و کامپیوتر کنترل آتش پیشرفته و ارتقاء سیستم های الکترونیکی پیشرفته برای لانچر میباشد که این عناصر از سیستم پاتریوت یک سیستم دفاع هوایی در ارتفاع متوسط با برد بلند و در عین حال موفق پدید می آورد که چتر محافظتی خود را برای نیروهای زمینی و مراکز حیاتی می گسترد.

این موشک از یک موتور راکتی سوخت جامد و کنترل های آئرودینامیکو موتور های کنترل جهت به همراه سیستم هدایت داخلی بهره میبرد.
PAC_ 3 به وسیله کامپیوتر کنترل آتش زمین پایه که در ایستگاه کنترل و رهگیری نصب شده است به سمت نقطه برخورد پرواز میکند و اطلاعات مسیر هدف را از طریق فرکانس های رادیویی دریافت مینماید و لحظاتی قبل از رسیدن به نقطه برخورد از پیش تعیین شده جستجو گر باند کا ان روشن شده و اطلاعات هدف را به دست میاورد و راهی مناسب ترین نقطه برای برخورد میشود.

موتور های کوچک کنترل جهت که در طرفین نوک موشک قرار دارند دارای بوستر راکتی سوخت جامد هستند که در مرحله آخر با یک انفجار مسیر موشک را در جهت دلخواه برای برخورد قرار میدهند .
مشخصات :
طول: 5.2 متر
وزن: 320 کیلوگرم
سرعت: بیشتر از 5 ماخ
سقف پروازی: 15 کیلومتر
برد: 20 کیلومتر
تعداد سیستم های ساخته شده: 36 واحد آتشبار
هزینه کل پروژه: 7778 میلیون دلار
متوسط قیمت هر واحد: 91.14 میلیون دلار
این نفربر در نوع خود به جرات می توان گفت که جزو 3 نفربر برتر جهان است . بر خلاف همیشه این بار آمریکا نیست که حرف اول را در صنایع نظامی می زند بلکه این بار کشور های اروپایی و آسیایی در این مورد از آمریکا پیشی گرفتند .
Patria AMV یک نفربر 8 چرخ ساخت کشور فنلاند است . نمونه اولیه این نفربر در سال 2001 طراحی و در سال 2003 تحویل نیروی زمینی فنلاند شد . یکی از ویژگی های این نفربر در این است که این نفربر به سیستم های بسیار قوی رادیویی و ارتباطی و همینطور سلاح های بسیار متفاوت با دیگر نفربر های ساخت این کشور مجهز هست . لهستان در حدود 303 نمونه از این نفربر را به فنلاند سفارش داده است که این برنامه تا سال 2010 ادامه خواهد داشت . حدود 7 کشور از این نفربر قدرتمند استفاده می کنند . ویزگی های بخصوصی این نفربر دارا است . این نفربر 8 چرخ علاوه بر اینکه در آب حرکت کند و با سرعت 120 کیلومتر در ساعت می تواند برجک این نفربر شبیه به تانک است و همچنین قابلیت دارد به یک توپ 76 م م تجهیز شود . این تانک به سیستم های دید در شب ، دوربین تا برد 6 کیلومتر و همچنین سیستم های RWE34 مجهز هست . سیستم RWE34 قادر است با استفاده از تصاویر ماهواره ای راه درست را به سرنشینان بدهد و همچنین به کمک این سیستم قادر هست از محل مربوط عکسبرداری کند و آنرا به مرکز فرماندهی بفرستد . در کل یک نفربر عملیاتی و شناسائی است .
سیستم های جنگ افزاری :
وجود برجک arecson سبب این شده تا این نفربر به قویترین و بهترین سیستم های جنگ افزاری تجهیز شود . می توان از این سیتسم های جنگ افزاری 6 راکت ضد تانک و نفربر ، دو توپ هوایی 40 میلیمتری ، توپ 78 میلیمتری و 3 راکت انداز زمین به هوا را نام برد . پتریا جزو محدود نفربر هایی است که می تواند به توپ ضد هوایی و آن هم به دو دستگاه تجهیز شود . این نفربر می تواند با بهره گیری از سیستم های جی اک سشیون 5 و با استفاده از برجک arecson اهداف هوایی را به طور دقیق شناسائی و مورد هدف قرار دهد . در اصل هدف اصلی فنلاند برای ساخت پتریا یک نفربر آبی خاکی ، عملیاتی و شناسائی بود . همانطور که می دانید اکثر نفربر ها به کالیبر های 7.62 مجهز هستند و جالب است که بدانید پتریا قادر است به دو قبضه از این کالیبر تجهیز شود .
باید خاطرنشان کرد کهاز لحاظ دارا بودن جنگ افزار ،نفربر پتریا هیچ گونه رقیبی در جهان ندارد . یکی دیگر از ویژگی های برجسته پتریا در قدرت آتش توپ 78 میلیمتری آن است . و همچنین توپ ضد هوایی آن که تا کنون امتحان خود را بار ها پس داده است . اکثرا این توپ ضد هوایی برای انهدام بالگرد ها به کار گرفته می شود که در این امر بسیار وفق بوده است چراکه سیستم OIV8 که یک سیستم هدایت گر است به راحتی می تواند بالگرد ها با سرعت 100 تا 200 کیلومتر در ساعت را شناسائی کند و به صورت اتومتیک واکنش نشان دهد . یکی از همین ویژگی های جنگ افزاری این نفربر وجود سیستم های PATRIO است که ساخت خود کشور فنلاند است . سیستم PATRIO برای اهداف هوایی طراحی شده است و وظیفه واکنش به حملات هوایی را بر عهده دارد . این سیستم توپ ضد هوایی و 3 راکت را کنترل می کند که به محض رهگیری هدف ، اون رو به صورت خیلی دقیق و به صورت اتوماتیک مورد هدف قرار خواهد داد .
طبق گفته مهندسین نیروی زمینی فنلاند امکان موفق بودن این سیستم در انجام ماموریت ها 90 درصد است . این در حالی است که آمریکا از این سیستم استفاده نمی کند . از این ها گذشته به برجک این نفربر می رسیم که در نوع خود بی نظیر است . این برجک می تواند در عرض 6 ثانیه یک چرخش کامل 360 را انجام دهد و همچنین قادر است به تعداد زیادی تجهیزات و سیستم های جنگ افزاری نجهیز شود . این نفربر قادر است به برجکی مانند تانک و به اندازه و بزرگی همان برجک ها تجهیز شود و قادر است به یک توپ 90 کیلیمتری برای این کار تجهیز شود . یکی دیگر از ویژگی های پتریا دارا بودن به یک توپ بسیار مخصوص و منحصر به فرد است . این توپ CARTIO نام دارد که می تواند اهداف هوایی و زمینی را مورد هدف قرار دهد یعنی هم می تواند اهداف زمینی را مورد هدف قرار دهد و هم می تواند بر علیه بالگرد ها استفاده شود .
سیستم های رادیویی ، ارتباطی ، ماهواره ای :
یکی دیگر از ویزگی های نفربر پتریا در داشتن سیستم ها و دستگاه های ماهواره ای و ارتباطی بسیار قوی است که در اکثر نفربر ها این دستگاه ها دیده نمی شود . یکی از همین سیستم ها RWE34 نام دارد که در نوع خود بی نظیر که البته از خانواده Global Positioning Systems است ولی کمی متفاوت است . در این نفربر سه نمونه متفاوت از این سیستم های راداری و ماهواره ای وجود دارد . سیستم RWE34 قادر است شرایط آب و هوایی ، ساعت ، مناطق جغرافیایی ، مسیر حرکت ، هواگرد ها ، خودرو های نظامی در حال حرکت و ... را به سرنشینان نشان دهد . در نخست این سیستم فقط در اختصار آمریکا و بیشتر به صورت نظامی از آن استفاده می شد که بعد از سال 1980 استفاده از ان آزاد شد . سیستم های Global Positioning Systems که در این نفربر کاربرد دارند به سه نمونه متفاوت تقسیم می شوند . از این سه نمونه می توان RWE34 ، RWD34 و RDW3 رو نام برد . RWD34 برای مشخص کردن راه و هدایت به کار گرفته می شود و همچنین شرایط آبو هوایی را در اختیار هدایت کننده نفربر قرار می دهد .
سیستم دیگر RWE34 نام دارد که این سیستم وظیفه شناسائی هواگرد ها و خودرو های نظامی در منطقه را بر عهده دارد که البته این سیتسم تا 30 کیلومتر برد دارد که البته بسیار گران قیمت است و همچنین ساخت آن فقط به کشور هایی چون ایالات متحده ، کانادا ، فرانسه ، آلمان ، فنلاند ، لهستان ، انگلستان ، اسپانیا ، چین و مکزیک خطم می شود . سیستم دیگر RDW3 نام دارد که وظیفه اصلی آن عکسبرداری ، گرفتن فیلم ، قابلیت دادن دید تا برد 5 کیلومتری به سرنشینان را دارا است . تمام این سیستم ها به شکل نمایشگر مانیتوری هستند که این کار اگرچه از نظر اقتصادی اصلا به صرفه نیست ولی واقعا کاربرد خاصی در نفربر دارد . در مورد سیستم های رادیویی و ارتباطی باید گفت که این نفربر به سیستم های ETJA33 و TYJ67 تجهیز است . این سیستم های رادیویی یک نمونه از شاهکار های مهندسین نیروی زمینی فنلاند هستند که در دنیا نظیر ندارد . با استفاده از این سیستم های رادیویی سرنشینان می توانند در سیستم های ارتباطی دشمن اعم از تانک ها و نفربر ها دخالت کنند . در واقع همان استراق سمع هست که منافقین در زمان جنگ ایران و عراق از این کار برای پی بردن به برنامه ها و نقشه های نیرو های ایرانی استفاده می کردند ولی از این که این سیستم در یک نفربر وجود دارد .
زره ، استفاده ها ، نمونه ها و توضیحات کلی :
در واقع توضیح و توصیف این نفربر نیاز به صفحاتی زیادی داره چراکه علاوه بر دارا بودن به سیتسم های رادیویی ، سیستم های ماهواره ای جی بی اس ، جنگ افزار های قدرتمند مانند راکت انداز های زمین به هوایی و ضد تانک ، دو توپ ضد هوایی ، دو کالیبر 7.62 . همچنین سیستم های رهگیری هواگرد ها تا برد 8 کیلومتر و همچنین سرعتی معادل 120 کیلومتر در ساعت و همچنین سرعتی معادل 11 کیلومتر در ساعت در آب ، حمل بیش از 11 نفر . مجهز بودن به انواع سیستم های شناسائی و تشخیص و تصویر برداری . تمام این ها نشانه بهترین نفربر دنیا و بی نظیر ترین نفربر تاریخ است . پتریا قابلیت مقاومت بیش از حد در جلوی آر پی جی داره و زره بسیار مقاومی داره که طبق گفته مهندسین نیروی زمینی فنلاند بهترین زره نفربر در جهان . این نفربر قادر است به بیش از 11 برجک متفاوت با استفاده متفوت تجهیز شود . نفربر هایی قابل قیاس با این نفربر نیستند چه از لحاظ زره ف جنگ افزار و چه از لحاظ سیستم های رادیویی ، حفاظتی ، و ماهواره ای . در واقع می توان گفت نفربری بی نظیر پر سرعت ، مدرن و قدرتمند . نفربری که قادر است با تهدیدات هوایی و زمینی همزمان مقابله کند . استفاده از یک توپ 78 میلیمتری برای یک نفربر بسیار زید است و می تواند حتی وظیفه یک تانک را انجام دهد ولی باید خاطرنشان کرد که طبق گفته سایت اف سی ان ساخت و تولید این نفربر تا سال 2020 ادامه خواهد داشت و بیش از 7000 دستگاه قرار است تا سال 2010 به نیروی زمینی فنلاند بپیونددد . این نفربر جزو نفربر هایی است که در عین حرکت قادر است شلیک کنه .
اطلاعات کلی :
کشور سازنده : فنلاند
وزن : 26,000 kg
طول : 7.7 m
عرض : 2.8 m
ارتفاع : 2.3 m
سرنشینان : 13 نفر
ماشین بخار :
DI 12 Scania Diesel
360 kW (490 hp)
قدرت : 15.6 kW/
نیروی حرکت : 800 km
سرعت : 120 کیلومتر در ساعت
سرعت در آب : 11 کیلومتر در ساعت
کشور های دارنده :
کرواسی
فنلاند
لهستان
مراکش
سلوانی
آفریقای جنوبی
امارات متحده عربی
سلاح ها :
توپ 30 mm
کالیبر 7.62
سیستم ها :
سیستم حفاظت NBS
سیستم AMOS
سیستم Denel Land Systems
ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن (به انگلیسی: USS Abraham Lincoln)
یک ناو هواپیمابر متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکاست.
تاریخچه :
قرارداد ساخت این ناو هواپیمابر به شرکت کشتیسازی نیوپورت نیوز در تاریخ ۲۷ دسامبر سال ۱۹۸۲ اعطا شد، ساختمان اصلی آن در ۱۱ نوامبر ۱۹۸۴ در نیوپورت نیوز ویرجینیا به اتمام رسید. این ناو در تاریخ ۱۳ فوریه سال ۱۹۸۸ به آب انداخته شد و در ۱۱ نوامبر ۱۹۸۹ تحویل گردید. هزینه ساخت این ناو ۴٫۵ میلیار دلار به قیمت سال ۲۰۰۷ میباشد.
آبراهام لینکن در سپتامبر سال ۱۹۹۰ به اقیانوس آرام فرستاده شد. اولین استقرار این ناو به طور ناگهانی به علت عملیات طوفان صحرا/حفاظت صحرا در تاریخ ۲۸ مه سال ۱۹۹۰ انجام گرفت.
در راه اقیانوس هند، کشتی راه خود را برای پشتیبانی از عملیات تخلیه بعد از شورش کوه پیناتوبو در جزیره لوزون واقع در فیلیپین تغییر داد. در حمایت از عملیات حراست پرشور لینکون فرماندهی ۲۳ کشتی را عهده دار بود تا ۴۵٬۰۰۰ نفر را از پایگاه دریایی خلیج سوبیک به بندر سوگبو در ویسایا منتقل نماید. این کار بزرگترین تخلیه کادر فعال نظامی و خانوادههای آنها در زمان صلح در تاریخ محسوب میشود.
بعد از عملیات حراست پرشور لینکن به سمت خلیج فارس رهسپار شد، تا عملیات شناسایی و گشت هوایی را در عراق و کویت انجام دهد، و به سربازان کشورهای همپیمان و ایالات متحده که در عملیات توفان صحرا شرکت داشتند یاری رساند.
در اوایل سال ۱۹۹۲ کشتی از عملیات کشیک جنوبی که قسمتی از تحریم سازمان ملل موسوم به منطقه پرواز ممنوع در جنوب عراق بود پشتیبانی کرد.
در اکتبر سال ۱۹۹۳، به ناو هواپیمابر دستور رفتن به سواحل سومالی برای کمک به عملیات انساندوستانه سازمان ملل داده شد. برای چهار هفته آبراهام لینکن گشتهای هوایی را برای پشتیبانی ازعملیات بازگشت امید بر روی مگادیشو انجام داد.
آبراهام لینکن اولین ناو هواپیمابری شد که بعد از انقضای «قانون منع زنان از نبرد» در تاریخ ۲۸ آوریل سال ۱۹۹۳ هوانوردان زن را با کادر پروازی یکپارچه ساخت. کشتی سن دیگو را در تاریخ ۲۴ اکتبر ۱۹۹۴ برای انجام آموزشهای جدید ترک کرد. روز بعد، ستوان کارا اسپیرز هالتگرین اولین خلبان زن هواپیمای اف-۱۴ درهنگام نزدیکی نهایی برای فرود به علت ترکیبی از نقص فنی موتور و اشتباه خلبان در دریا سقوط کرد و جان سپرد.
استقرار سوم آبراهام لینکن در در آوریل سال ۱۹۹۵ در حالی آغاز شد که به خلیج فارس فرستاده شده بود، جایی که کشتی در عملیاتهای کشیک جنوبی و حسگران هشیار کمک کرده بود. در حین تجدید تدرکات در بین مسیر، ناو لینکن که سعی میکرد که خود را در موقعیت عملیات هوایی قرار دهد، باعث رویارویی ناگهانی و تصادم به پهلوی ناو ساکرامنتو و خرد کردن چارچوبهای اصلی و تا قسمتی خرد کردن قسمت پیاده شدن خدمه زن شد و یک حفره بزرگ در روساخت ناو ساکرامنتو ایجاد کرد (اتاق سامانه تاکتیکی ناوبری هوایی). لینکلن قادر بود که به عملیات خود ادامه دهد در صورتی که ناو ساکرامنتو مجبور بود در جبل علی در امارات متحده عربی به خاطر تعمیرات برای چند هفته لنگر اندازد.
آبراهام لینکلن چهارمین استقرار خود را در ژوئن ۱۹۹۸ شروع کرد. بار دیگر کشتی راه خود را به طرف خلیج فارس در برای پشتیبانی از عملیات کشیک جنوبی در پیش گرفت. کشتی در خلیج فارس در طی یکی از گرمترین تابستانهای آن سالها برای سه ماه ماند. دما در عرشه پرواز تا ۱۵۰ درجه فارنهایت (۶۶ درجه سانتیگراد) گزارش شد.
در سال ۱۹۹۹ کشتی در چندین تمرین داخلی نیروی دریایی شرکت کرد و رهسپار یک بازدید کلی در حوضچه تعمیر دریایی پوژه ساوند در برمتون، واشینگتن شد.
ناو هواپیمابر آبراهام لینکون در حالی که نشان پایان ماموریت را بر خود دارد در تاریخ ۲ مه سال ۲۰۰۳ به بندر بر میگردد.
استقرار پنجم ناو هواپیمابر در اوت سال ۲۰۰۰ در حالی آغاز شد که ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن دوباره برای پشتیبانی از عملیات کشیک جنوبی به خلیج فارس عزیمت کرده بود. در این استقرار، ناو هواپیمابر، گروه پروازی، و گروه کش
نظر گذاری مساوی با تبلیغ رایگان و دوستان وقتی نظر میگذارید با ذکر سایت خود نظر خود را ارسال نمایید
نظرات شما عزیزان: